پسر دواخان و برادر ایسبوقاخان از خانان مغول بود که پس از ایسبوقاخان به سلطنت رسید و در سال 721 هجری قمری به مرض گنگی و لالی دچار شد و برادرانش متصدی امر سلطنت شدند. رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 3 شود
پسر دواخان و برادر ایسبوقاخان از خانان مغول بود که پس از ایسبوقاخان به سلطنت رسید و در سال 721 هجری قمری به مرض گنگی و لالی دچار شد و برادرانش متصدی امر سلطنت شدند. رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 3 شود
از سرداران کریمخان زند وی در جنگ میان کریمخان و فتحعلی خان افشار شرکت داشته است، گلستانه گوید: کریمخان نیز سپاه خود را بدین ترتیب مرتب نمود شیخعلی خان را با یک دو نفر مانند ترابخان چگنی و اسماعیل خان زند بجانب میمنه و زکیخان را با محمدرفیعخان قاجار در سمت میسره مقرر کرد و خود با حیدرخان و شیخ مرادخان و کاکا خان و رستم خان عمارلو و مهرعلیخان در قلب سپاه جای گرفت، (مجمل التواریخ گلستانه ص 339)، چون حقیقت فساد باطنش معلوم گردید شیخ مرادخان زند و کاکاخان در وقتی که ابراهیم خان در مجلس بزم کریمخان نشسته بود گریبانش را گرفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 357)
از سرداران کریمخان زند وی در جنگ میان کریمخان و فتحعلی خان افشار شرکت داشته است، گلستانه گوید: کریمخان نیز سپاه خود را بدین ترتیب مرتب نمود شیخعلی خان را با یک دو نفر مانند ترابخان چگنی و اسماعیل خان زند بجانب میمنه و زکیخان را با محمدرفیعخان قاجار در سمت میسره مقرر کرد و خود با حیدرخان و شیخ مرادخان و کاکا خان و رستم خان عمارلو و مهرعلیخان در قلب سپاه جای گرفت، (مجمل التواریخ گلستانه ص 339)، چون حقیقت فساد باطنش معلوم گردید شیخ مرادخان زند و کاکاخان در وقتی که ابراهیم خان در مجلس بزم کریمخان نشسته بود گریبانش را گرفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 357)
ناحیتی است از آن این سوی رودیان به گیلان. (حدود العالم). دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت واقع در 21هزارگزی شمال خاوری رودبار و 7 هزارگزی راه عمومی عمارلو با 215تن سکنه. آب آن از سیاهرود پاچل و محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. از دو محل بنام درومحله و کشکجان تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
ناحیتی است از آن این سوی رودیان به گیلان. (حدود العالم). دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت واقع در 21هزارگزی شمال خاوری رودبار و 7 هزارگزی راه عمومی عمارلو با 215تن سکنه. آب آن از سیاهرود پاچل و محصول آن غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. از دو محل بنام درومحله و کشکجان تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
پسر اوکتای قاآن بن چنگیز است، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، رجوع به گیوک در همین لغت نامه و جهانگشای جوینی ج 1 صص 203- 216 و مرآت البلدان ج 1 ص 390 شود
پسر اوکتای قاآن بن چنگیز است، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، رجوع به گیوک در همین لغت نامه و جهانگشای جوینی ج 1 صص 203- 216 و مرآت البلدان ج 1 ص 390 شود
دهی است از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان دره گز. سکنه 178 تن. آب از چشمه. محصول آنجا غلات و سیب زمینی. شغل اهالی زراعت است. این ده را در اصطلاح محل کوپکان گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان دره گز. سکنه 178 تن. آب از چشمه. محصول آنجا غلات و سیب زمینی. شغل اهالی زراعت است. این ده را در اصطلاح محل کوپکان گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)